هاناهانا، تا این لحظه: 13 سال و 12 روز سن داره

برای تو دخترکم

سلام

سلام به همه دوستانی که قراره اینجا پیدا کنم و دختر عزیز تر از جونم الان تو هفته ۲۸ هستی مامان جون و من خیلی وقته دارم برات توی دفتر خاطراتت می نویسم ............................................ . ...
5 اسفند 1389

...

  مشکل اینجاست که حتی وقتی می خوام بهت فکر نکنم هم ..در حال فکر کردن به توام مامانی جونم چون کارم کار سختی بود تو مرخصی هستم و بیشتر خونه ام خیلی حوصلم سر میره و خیلی حساس و زود رنج شدم... چون از مامان بابای خودم دورم خیلی دلم تنگ میشه براشون... کلا دلم برای همه تنگ میشه نگران همه هستم(خاله سپیده.خاله سحر .خاله نرگس.پرهام.زن دایی سوسن.عمه زهرا...) کمتر از ۳ ماه دیگه تو پیشمی و این واقعا انگیزه بزرگیه برام بابایی هم خیلی تلاش می کنه برای خوشحال کردنم و مراقبت از من ولی گاهی هم اذیتم می کنه خیلی مراقب خودت باش(خدایا مراقب دختر نازنینم باش) من و بابا خیلی دوستت دارم ...
5 اسفند 1389