هاناهانا، تا این لحظه: 13 سال و 10 روز سن داره

برای تو دخترکم

ماجراهای غلت زدن من

1390/6/20 1:42
نویسنده : sara
637 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

من از 3 روز قبل از 4 ماهگیم شروع کردم به غلت زدن .......هنوز یکم مشکل دارم

مثلا دستام می مونه زیرم

.........................

اااااااااااااااااااا یه دستم کو ؟؟؟؟اگه گفتین؟

عجب کاری کردما حالا چجوری برگردم؟؟؟

..................

بیخیال خسته شدم همینجوری می مونم

مـــــــــــــــــــــــــا مــــــــــــــــــــــــــــــان

..........................

اینم من با حجاب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

زهرا مامان شنتیا
20 شهریور 90 9:07
نازی خاله شنتیا هم همش دمر میشه و بعد مثل تو پشیمون میشه کارمون شده که دمر شه ما برش گردونیم به محض اینکه برمیگردونیمش دوباره دمر میشه صدیقه جون نی نیامون دیگه دارن کم کم بزرگ میشن چقدر زود میگذره هانا خیلی خوردنی شده
شادي
20 شهریور 90 14:50
جوووووونم هانا خانومي فانوس ماشالا دخملت روز به روز ناز تر ميشه ميزاري بخورمش؟؟؟
شیدا مامان کیمیا
21 شهریور 90 1:59
سلاااااام ای جان دلم ماشالله به این دخمل زرنگ که به این زودی شروع کرده به غلت زدن......الان دیدم شما برا قرار میاایید خیلی دلم سوخت اخه منم هـــــــــانـــــــــــــا میخوااااااااااااااااااااام
خاطره مامان بردیا
22 شهریور 90 15:28
آخی جونم... اشکالی نداره کم کم خودت دستات و از زیرت در میاری و راه و روش غلت زدن و یاد می گیری
مامي گل
23 شهریور 90 13:41
خيييلي دوست داشتني هستي ماشا... قربون اون چشم و ابروي نازت