هاناهانا، تا این لحظه: 13 سال و 11 روز سن داره

برای تو دخترکم

پایان 6 ماهگی

1390/9/6 1:19
نویسنده : sara
666 بازدید
اشتراک گذاری

دخترکم داری 7 ماهه میشی

خیلی شیطون شدی

تغریبا میشینی و تا پاهاتو می بینی شیرجه میری به سمت پاهات

..

بخاطر اینکه شصتتو نخوری بهت پستونک دادیم و بعد کلی تلاش من پستونکی شدی(3/9/1390)

کامل غلت می زنی ولی هنوز نه سینه خیزی میری نه چهاردست و پا

...........................

عاشق حموم رفتنی و آب بازی ....

باباییتو بیشتر از من دوست داری

..........

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

فرناز/ مامان ریحانه
6 آذر 90 1:41
سلام هانایی، خوبی جیگر خاله وای خدا موهای خرگوشیش رو ببینین. ریحانه هم تو این پست آخری خرگوشی شده قربون شما دخملای گیسو کمند بشم من کاش ریحانه هم مثل تو پستونکش رو می خورد. 6 ماهه مامانش تلاش می کنه اما بی فایده است تا میذارم دهنش زودی پرتش می کنه بیرون یا با دستش در میاره و با تعجب نگاش می کنه. هاناجونم این مامانت بی وفاست به ما سر نمی زنه اکشال نداره بزرگ میشی خودت میای با ریحانه حرف می زنی.
زهرا مامان شنتیا
6 آذر 90 9:17
ای جان هانا عسلی که هر روز شیرین تر میشی چه موهای خوشملی داری چه جالب صدیقه جون شنتیا تو نوزادی به پستونک عادت داشت یعنی اطرافیان عادتش دادن و من وقتی روبراه شدم و رفتم خونه خودم بچم رو ترک دادم و تو خودت هانا رو پستونکی کردی هههههه
سپید مامان علی آقا
6 آذر 90 11:16
عزیزم چقدر با موهای خرگوشی خوردنی تر شدی خیلی دوست دارم بوس
سمانه مامان کیمیا
6 آذر 90 13:25
عزیزم موهاشوووووووووووووووو ماشالا روز به روز نازتر میشه جیگر من دوسش دارم صدیقه جون منم همیشه ارزوم بود خدا بهم یه دخمل بده موهاشو دوگوشه کنم ولی هنوز کیمیا موهاش کمه
مامي گل
6 آذر 90 13:34
خيلي ناز شده ماشا...
خاطره مامان بردیا
6 آذر 90 15:43
الهییییییییییییییییییییییییییییییی. جونم چقدر موهات بامزه شده.. پایان 6 ماهگی و ورود به 7 ماهگی مبارک باشه باشه عزیزم
زهرا مامان شنتیا
7 آذر 90 8:36
آره عزیزم خوب کاری کردی پستونک خوردن بهتر از شصت خوردنه هانای خوشگلم رو ببوس واسه اون موهای نازشم اسپند دود کن
شادي
7 آذر 90 16:02
عروسكــــم موهاشو ببين
هدی مامان مبین
8 آذر 90 8:20
ماشالا به این عسلک خیلی ناز شدی عروسک با موهای خرگوشی ببوس روی ماهشو
هدی مامان مبین
9 آذر 90 14:00
صدیفه جون چجوری پستونکیش کردی بگو منم تلاش کنم....


عزیز هانا شصتشو می خورد و منم هی در میاوردم پستونک می ذاشتم
3 تا پستونک مختلف
آخرش یکیشونو گرفت
مامان محمدباقر
10 آذر 90 13:25
عطری که از حوالی پرچم وزیده است ما را به سمت آقا کشیده است از صحن هر حسینیه تا صحن کربلا صد کوچه وا کنید محرم رسیده است ایام سوگواری سالار شهیدان تسلیت
سهيلا
11 آذر 90 19:42
الهــــــي... عاشق هانام. خيـــلي به دلم ميشينه