هاناهانا، تا این لحظه: 13 سال و 9 روز سن داره

برای تو دخترکم

بدون عنوان

1391/3/12 2:15
نویسنده : sara
354 بازدید
اشتراک گذاری

...........

خیلی وقته ننوشتم ........

روزهای خوبی با تو دارم خدا رو شکـــــــــــــــــر

هر روز با هم صبونه می خوریم ....بعدش به قصد آفتاب گرفتن و تاتی رفتن با هم میریم تا کارگاه بابا جون ...گاهی تا فروشگاهی برای خرید ...حوصلت بگیره دستمو میگیری و تاتی میری گاهی هم خسته میشی و میای تو بغلم

................

بعد ناهار و خواب ........................

عصر ها هم پارک میریم و تاب و سرسره سواری ...اصلا اجازه ندارم خسته بشم و بشینم ...وقتهایی که میشینم می خوای از بغلم بری تا خودت بری سمت بچه ها و بازی

............

  خیلی شیطون شدی ....برای اینکه بتونی بری بالای مبل کوسن رو میندازی زمین پاتو میذاری روش و میری بالای مبل و از رو مبل هم رو شومینه:-؟؟

.................

شیشه شیرت رو میذاری دهن من و بابایی ..........تند تند این کارو می کنی فرصتمون نمیدی نفس تازه کنیم

........

نمی دونم چرا این کارو می کنی ولی گاهی که بغلم نشستی هی برمیگردی و نگام می کنی از این ور از اون ور .............چیه مامان خوشگل ندیدی؟؟؟

اسباب بازیهاتو برای ما پرت می کنی و ما هم برات می ندازیم و کلی این بازیو می کنی

...........

اتل متل بازی میکنی ...لی لی حوضک....کلاغ پر

عاشق پله نوردی هستی ........همش دوست داری بری بالای چیزی و بیای پایین

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)