سال نو
عیدتون مبارکـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.................................................
امسال عید با وجود هانا خانومی برای مایه مزه دیگه داشت ...(یه مزه خوشمزه
همون روز اول رفتیم شهریار خونه بابایی و مامانی(مامان و بابای من)
از اونجایی که هانا گلی مریضیش کامل خوب نشده بود من کلا در حال پی پی شستن بودم و هانا خانومی هم گریه کردن ..........و منم ترجیح دادم زودتر بیام خونه خودم ..
و خدا رو شکر خونه خودمون هانا خوب خوب شد .
یکی از بازیای جدید ایام عید برای هانا شکلات بازی بود ........
چند روز دیگه 11 ماهه میشه و چند ثانیه میایسته ولی تمایلی به تاتی و راه رفتن نداره و چهاردست و پا رفتن و ترجیح میده ...
دندون چهارم هم در اومده
کلاغ پر بازی می کنه
بابا میگه...بابا و ماما و دد و جی می گفت ولی الان بابا رو خطاب به باباش میگه
.....................
خدایا امسالم پشت و پناهم باش