بعدش
سلام
خوب دیگه هانای مامان یکسالگیتم رد شد .............
خیلی شیطون شدی(ماشالله)
من از صبح که با صدای تو بیدار میشم .................به هیچ کاریم نمیرسم...دقیقه ای یبار از روی میز تلوزیون میارمت پایینمامان اونجا چی داره اینقدر دوست داری بری اونجا؟
حرکات ما رو تقلید می کنی...مثلا تو ماشین سی دی رو بر میداری میذاری تو پخش ماشین ...البته مثلا چون سی دی از دستت میوفته کف ماشین
آواز می خونی ...نا نای می کنی
عروسکاتو بوس می کنی ...........بوسای آبدار
وقتی ما می خندیدم تو هم الکی می خندی یا الکی سرفه می کنی
عشقت اومدن تو آشپز خونست تا میبینی من اونجام با آواز خوندن و سرعت خیلی زیاد میای تو آشپزخونه ..و میری سراغ کشو ها و کابینت ها
اگه بیرون باشیم و بابایی تو رو با خودش موقع پیاده شدن نبره خیلی دلت میشکنه
از من توقع داری که هرجا میرم و هرچی میخورم حتما به تو هم بدم
....
لباساتو بر میداری و می خوای بپوشی میذاری رو سرت ...
بابا میگی
مامان میگی
به توپ میگی اوپ
به لامپ میگی آپ
د د هم که به دست دسی میگی و دست
دوست دارم یدونه مامان