هاناهانا، تا این لحظه: 13 سال و 2 روز سن داره

برای تو دخترکم

تولد 1 سالگیت

پارسال همچین روزی متولد شدی ...........یه فرشته ناز و کوچولو که هیچ کاری با دنیای ما نداشت بابایی تو گوشت قرآن خوند... .... تو بغلمون آروم میشدی گاهی دوست داشتی بیدار باشی و با خبر دیگه از وابستگی خسته شدی و تصمیم گرفتی خودت ببینی دنیا چه خبره؟ اینجا غلت زدن و شروع کردی هر روز موفق تر از روز قبل ........................ و الان یکسالت شده ............خیلی مراحل رو پشت سر گذاشتی خیلی فهمیده تر شدی .............. این عکس قبل واکسن یکسالگیته واکسن رو هم که زدن اصلا گریه نکردی دختر صبورم   عصر با هم خونرو تزیین کردیم من می چسبوندم و تو می کندی میدادی به من:-؟؟ بعدش تصمیم گرفتی ...
16 ارديبهشت 1391

بعدش

سلام خوب دیگه هانای مامان یکسالگیتم رد شد ............. خیلی شیطون شدی(ماشالله) من از صبح که با صدای تو بیدار میشم .................به هیچ کاریم نمیرسم...دقیقه ای یبار از روی میز تلوزیون میارمت پایین مامان اونجا چی داره اینقدر دوست داری بری اونجا؟ حرکات ما رو تقلید می کنی...مثلا تو ماشین سی دی رو بر میداری میذاری تو پخش ماشین ...البته مثلا چون سی دی از دستت میوفته کف ماشین آواز می خونی ...نا نای می کنی عروسکاتو بوس می کنی ...........بوسای آبدار وقتی ما می خندیدم تو هم الکی می خندی یا الکی سرفه می کنی عشقت اومدن تو آشپز خونست تا میبینی من اونجام با آواز خوندن و سرعت خیلی زیاد میای تو آشپزخونه ..و میری سراغ کشو ها و کابینت ها ...
15 ارديبهشت 1391

یروز مونده

فردا یکساله میشی ........خیلی حس عجیبی دارم ....... قشنگه یکسال هر روز و هر ساعت بوسیدمت .......بغلت کردم.....نوازشت کردم هم دلتنگ این روزهام که داره تند و تند میگذره و هم کلی امید و آرزو به آینده دارم .. هانا جونم خیلی خوشحالم که هستی ........ ............................................................... پارسال این موقع دل تو دلم نبود که ببینمت ......... دوست دارم دخملی طلا
11 ارديبهشت 1391

11 ماهگی

ادامه مطلب کلی عکس داریم یه بوس برای بابایی .......... پرتقال خوردن آخر شب اینجام داری منو مسخره می کنی که دراز کشیدم رو زمین ازت عکس بگیرم(اااا مامان این ژست عکاسیمه خوب ...خنده داره؟) اینجام بابایی رفت برات بستنی بگیره داری صداش می کنی که چرا منو نبردی:-؟؟ اینم یه پدر و دختر شیطون می خوای برگردی بالای سرسره ...........(بابا حرفه ای) الکی گریه می کردی الکیه الکیم که نه خسته شده بودی دیگه مامان خسته نیستم که می خواستم خوش تیپ شم .... اسباب بازیاتو سعی می کنی هر طور شده با خودت حمل کنی ....... و دیگه شب خوش .................. ...
2 ارديبهشت 1391

11 ماهگی

روزها تند و تند دارن میگذرن تو هم سریع تر از اونها داری بزرگ میشی کمتر از یک ماه دیگه تولد یکسالگیته... ١٢ فروردین ١١ ماهه شدی و منم ٢٦ ساله .. خیلی دقتت زیاد شده زودی کارهامونو تقلید می کنی ....امروز بهت لی لی حوضک یاد دادم باورم نمیشد به این سرعت یاد بگیری .. ................. ١٣ بدر با عمه محبوبه و مامان بزرگ رفتیم نزدیکای تفرش روستای اندیس.... جای قشنگی بود بر خلاف پیش بینی من اصلا اذیت نشدی و کلی خوش گذشت بهت بازم عکس هست ادامه بدین هانا خوش تیپ این عکسو نمی دونم کی گرفته ولی می بینم جیگرم کباب میشه بعد کلی شیطونی خسته شدی و یه ساعتی خوابیدی   ....................٧-٨ شب رسیدیم و بردیمت حمو...
15 فروردين 1391

اولین دوستان هانا

هانا خانومی ،با حلقه های رنگیش دوست شده ایام عید تو مهمونیاش اونا رو هم با خودش می بره و بر میگردونه ............ همیشه این حلقه ها تو دستشن .........باهاشون چهاردست و پا میره ...می ایسته .................. تلوزیون تماشا می کنه ........................   خلاصه اینکه دخترم خیلی به دوستاش وفاداره ................. و تا قبل از این تو هر دستش یه حلقه می گرفت ولی چند روزه تو هر دستش دوتا حلقه میگیره .... .......................................... دوست دارم مامانی هم خودتو و هم دوستاتو ...
11 فروردين 1391

سال نو

عیدتون مبارکـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ................................................. امسال عید با وجود هانا خانومی برای مایه مزه دیگه داشت ...(یه مزه خوشمزه     همون روز اول رفتیم شهریار خونه بابایی و مامانی(مامان و بابای من) از اونجایی که هانا گلی مریضیش کامل خوب نشده بود من کلا در حال پی پی شستن بودم و هانا خانومی هم گریه کردن ..........و منم ترجیح دادم زودتر بیام خونه خودم .. و خدا رو شکر خونه خودمون هانا خوب خوب شد . یکی از بازیای جدید ایام عید برای هانا شکلات بازی بود ........ چند روز دیگه 11 ماهه میشه و  چند ثانیه میایسته ولی تمایلی به تاتی و راه رفتن نداره و چهاردست و پا رفتن و ...
9 فروردين 1391